Life پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند ! چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 8:26 :: نويسنده : Kaveh
به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش،اما بچه اش خجالت میکشه به دوستاش بگه که این پدرمه... طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه مادر م منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت پدرم لبخندی زد و گفت : یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی و کلی زور میزدی تا دره شیشه سس رو باز کنی ؟؟!! ... یادته نمی تونستی ... یادته من شیشه سس رو میگرفتم و کمی درش رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه ... اشک تو چشمام جم شد ... نتونستم حرفی بزنم و فقط پدرم رو بغل کردم !
فرقی نمی کند چطور بودنش, دور یا نزدیک بودنش, پیر و جوان بودنش, خندان و اخمو بودنش .. همین که هست دلگرمی من را کافیست .... صدای گامهای پدر به من آرامش میدهد حتی زمانی که با صدای عصایش همخوانی میکنند دوستت دارم ای مهربان، پر صلابت، پــــــــــــدر صفحه قبل 1 صفحه بعد آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |