Life دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:, :: 23:34 :: نويسنده : Kaveh
عشق را میشه ... توی دستهای خسته پدر و توی چشمهای نگران مادر دید
نه در دستان یک غریبه...
![]() وقتے بـﮧ خوبےها و مهربانےهاے تـــو مےنگرم بـﬤےهـآ و اشتبـآهـآت خوﬤ رآ مشآهـﬤه مےڪنم √
و ....
آטּوقت ڪﮧ رحمت و بخــشش بےمنتهایت مـــرآ نشـآنـﮧ مےروﬤ
بـآر شرمنـﬤگے گنـآهـآنم بیشتر از پیـش بـر ﬤوشم سنگینے مےڪنـﬤ √
"خـﬤآیـآ"...
هر چـﮧ مےﬤهے رحمت است و هر چـﮧ نمےﬤهے مصلحت √
اگر مصلحت ایـטּ است ڪﮧ هیچ چیز نـﬤآشتـﮧ باشم
رآضیم بـﮧ رضـآیت √
ولے نظرت رآ از مـ♡ـטּ مگــیر √
یـآریم ڪـטּ آלּ ڪنم ڪﮧ تـــو رآضے باشے
و ...
آלּ طور شوم ڪﮧ تـــو مےخوآهے √
چه تکلیف سنگینی ست بلا تکلیفی وقتی نمی دانم ...
دارمت یا ندارمت !!!
![]() شنبه 18 آذر 1391برچسب:, :: 12:6 :: نويسنده : Kaveh
اگر روزی رسیدی که من نبودم
تمام وصیتم به تو این است
" خوب بمان "
از آن خوب هایی که من عاشقش بودم ..!!
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 9:51 :: نويسنده : Kaveh
سخنی از این جستار: «افراد پُرشور از میوهی تلاششان لذت میبرند.» ~~~~~~~~~ چرا بعضیها مقاومت میکنند و بعضیها سُست میشوند؟ جرا بعضیها بعد از شکستخوردن بلند میشوند و به راهشان ادامه میدهند، ولی بعضی دیگر برای همیشه شکست خورده میمانند؟ شور و شوق. شور و شوق نیروی محرک هستی است. بزرگی به کسانی تعلق دارد که شور و شوق دارند. باید هم اینطور باشد. افراد پُرشور از میوهی تلاششان لذت میبرند. متأسفانه در طول تاریخ، فقط عدهی کمی توانستهاند از شور و شوق خود استفاده کنند تا به ثروت و شهرتی برسند که لایق آن بودند. زیرا با اینکه شور و شوق، کلید موفقیت است دسترسی به مردم و پذیرش جهانی هم برای رسیدن به موفقیت ضروری است. اگر یک هنرمند، مجسمهساز یا مخترع بخواهد فقط با استفاده از ثمرهی رؤیاهایش زندگی کند و خرجش را دربیاورد، دنیای او بسیار محدود میشود. اصطلاح «هنرمند گرسنه» از همینجا بهوجود آمد. چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 9:43 :: نويسنده : Kaveh
سنکینی باری که خداوند روی دوش ما می زاره آنقدر نیست که کمرمان را خم کند آن قدر است که ما را برای دعا به زانو در آورد.
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 9:35 :: نويسنده : Kaveh
میترسم از ان روزی که اعمالم رود تر از خودم در بستر خاک حاضر شوند راست میگفت داش صابر،فیلم اخراجی ها... خدایا خودت پاکش کن،خاکش کن...او خطاب به خالکوبی دستش گفت و من خطاب به خال های سیاه کارنامه عملم... ![]() بــــــاور کن! خیلی حـــــــرف است... وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای…!!!!
چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:, :: 9:7 :: نويسنده : Kaveh
میدونی کجاش سخته..؟ تو بخوای.. اون بخواد.. ولی خدا نخواد..! مرد باش . . نه فقط باجسمت . . بانگاهت ، با احساست ، با آغوشت.. مردباش و هیچوقت نامردی نکن، مخصوصا برای کسی که به مردونگیت تکیه کرده و باورت کرده ![]() سه شنبه 14 آذر 1391برچسب:, :: 9:52 :: نويسنده : Kaveh
یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 12:42 :: نويسنده : Kaveh
خدایا کمک کن اوضاعمان رو به راه شود ... رو به راه مستقیم ...
![]() یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 12:41 :: نويسنده : Kaveh
یادمان باشد : وقتی کسی را به خودمان وابسته کردیم ! در برابرش مسئولیم …
در برابر اشکهایش ؛
شکستن غرورش ،
لحظه های شکستنش در تنهایی و لحظه های بی قراریش ….
واگر یادمان برود !
در جایی دیگر سرنوشت یادمان خواهد آورد ،
واین بار ما خود فراموش خواهیم شد …
![]() یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 9:55 :: نويسنده : Kaveh
روزی هزار بار دلت راشکسته ام بیخود به انتظار وصالت نشسته ام
هربار این تویی که رسیدی و در زدی
هربار این منم که در خانه بسته ام
هر جمعه قول میدهم آدم شوم ولی
هم عهد خویش هم دلت راشکسته ام
![]() یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 9:38 :: نويسنده : Kaveh
زن زیبـاســت ... چه آن زمان که از فرط خستگی چهره اش در هم است...
چه آن زمان که...
خود را می آراید از پس همه خستگیهایش...
چه آن زمان که فریاد می زند
بر سرت و تو فقط حرکت زیبای لبهایش را مبینی...
چه آن زمان که کودکی جانش را به لبانش رسانده
و دست بر پیشانی زده و لبخند می زند...
زن زیباست..
آن زمانی که ...
خسته از همه تُهمت ها و نابرابریها باز فراموشش نمی شود؛
مادر است، همسر است.
زن زیباست ...
زمانی که
زمانی که لطافت جسم و روحش را توأمان درک کردی ...
زمانی که خرامیدنش را بین بازوانت فهمیدی ...
زمانی که نداشته های خودت را به حساب ضعفش نگذاشتی ...
آری زن زیبـــــاست...
![]() یک شنبه 12 آذر 1391برچسب:, :: 9:21 :: نويسنده : Kaveh
با زنت شوخی کن سر به سرش بگذار
از غذایش بچش
از دستپختش تعریف کن
و بدان که اگر گاهی هم ظرف ها را تو بشوری
آسمان خدا به زمین نمی آید!
آخر می دانی؟
او همان دختر رویاهای دیروزت است
که به آشپز خانهء زندگی امروزت آمده!
باور کن بدون او
اجاق خانه ات حسابی کور کور است!
![]() گاهی انقدر دلتنگت میشوم که اگر بفهمی از نبودنت خجالت میکشی
منتظرنگاهی بودم!نگاهی نگران... پیدایش کردم...
اگربخواهدمن هم همیشه نگرانش هستم!!!
نگران نگاهش...
نگران نبودنش...
نگران...
فقط باشد!
بااوخواهم ماند!
حتی اگرزمین وزمان هم مارابرای هم نخواهد!
من خواهم ماند...
![]() زیبا است که ببینیم کسی میخندد
و زیباتر اینکه بدانی
خودت باعث خنده اش شده ای....
![]() کسی را تحقیر مکن، شاید محبوب خدا باشد؛ دلی را نشکن، شاید خانه خدا باشد؛
از کمکی دریغ مکن، شاید کلید بهشت باشد؛
سر نماز اول وقت حاضر شو، شاید آخرین دیدارت با خدا در زمین باشد.
شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 12:53 :: نويسنده : Kaveh
آقا قسم به جان شما خوب می شوم باور کنید آخرش به خدا خوب می شوم حتی اگر گناه خلایق کشم به دوش با یک نگاه لطف شما خوب می شوم
این روزها ز دست دل خویش شاکیم قدری تحملم بنما خوب می شوم
من ننگ و عار حضرتتان تا به کی شوم کی از دعای اهل بکا خوب می شوم
با یک دعای مادردلسوز و مهربان ام الائمه جوان خوب می شوم
جمعی کبوتر حرم فاطمه شدند من هم شبیه آن شهدا خوب می شوم
من بدترین غلام حقیر ولایتم ای بهترین امام بیا خوب می شوم
با این همه بدی به ظهورشما قسم با یک نسیم کرب و بلا خوب می شوم
![]() شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 12:50 :: نويسنده : Kaveh
در هر 3 ثانیه یکی تو دنیا می میره ... 1،2،3 الان یکی مرد!!!
یادت باشه یکی از این سه ثانیه ها سهم ماست !!!
پس قبل از اینکه به 3 برسیم قدر نعمت زندگی رو بدونیم
و برای زندگی ابدی توشه بیندوزیم ...
یک ... دو ... سه ...
شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 11:53 :: نويسنده : Kaveh
به چهرش خیره بشید... چقدر معصومانه!
چقدر آرام و بدونه دغدغه به خواب رفته!
من بچه ها رو دوست دارم اونا هم منو دوست دارند،
همیشه با هم خیلی ارتباط برقرار میکنیم.
وقتی در آغوششون میگیرم سریع آروم می گیرند و به خواب میرند
همه میگن ازت آرامش میگرند اما نه
اینجور نیست!!!
نمیدونند اونی که آرامش میگیره منم به خاطره حسه خوبی که این کوچولوها به من میدند.
حسی که از بی گناه بودنه!
حسی که از بی آزار بودنه!
حسی که از پاک بودنه!
ای کاش...!
![]() احساسم را نمی فروشم ، حتی به بالاترین بها ...
ولی آنگونه که بخواهم
خرج می کنم ...
برای آنهایی که لایق آن هستند ..
![]() شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 9:11 :: نويسنده : Kaveh
دوست دارم زیر باران باشیم و بدون چتر کتم را بکشیم روی سرمان
آنوقت است که بی پروا هم را بغل می کنیم
دور از هر فکر و خیال
چقدر دوست دارم من باشم و تو
و بـــــاران بـــبـــــارد ...
![]() شنبه 11 آذر 1391برچسب:, :: 9:6 :: نويسنده : Kaveh
بهتره بگم : مرد یعنی باید ! زن یعنی شاید !
مرد یعنی بودن ! زن یعنی فنا !
مرد یعنی دیدن ! زن یعنی چشم فروبستن !
مرد یعنی دم ! زن یعنی از پس هر دم ، شود هی بازدم !
مرد یعنی پیمودن ! زن یعنی صبوری !
مرد یعنی سوزوندن ! زن یعنی سوختن !
مرد یعنی خواستن ! زن یعنی کاستن !
مرد یعنی میتواند هیچ بودن ! زن یعنی پر کن تو آن نیمی دگر !
مرد یعنی سالار ! زن یعنی ره سپرده به دامان یار !
مرد امروز...
مرد یعنی یـــک واژه ... آنهــــــم مــــرد !!!...
زن یعنی یک واژه... گویای همه واژه ...آنهم عــــــــشق ؟؟؟!!!...
جمعه 10 آذر 1391برچسب:, :: 23:4 :: نويسنده : Kaveh
دوســـت داشـتن واقــــعی، یعــنی حاضـــرم مـــــــال مــــن نباشـــــــی ، ولــــــی خــوشــبخت باشــی
هــر وقـــت يه دختـــــر از روي ســـادگيـــش چــــشماشو بستـــــ
جمعه 10 آذر 1391برچسب:, :: 22:24 :: نويسنده : Kaveh
بزار عشقت, گله کنه , فریاد بکشه , گریه کنه حتی با مشتای زنونه ش بکوبه تو بغلت آخرش خسته میشه میزنه زیر گریه همونجا باید بغلش کنی نذاری تنها باشه حرف نزنی ها , توضیح ندی ها کل کل نکنی ها , توجیه نکنی ها، دعواش نکنی ها فقط نذار احساس کنه تنهاس... مرد باید گاهی وقتا مردونگیشو با سکوت گرمش ثابت کنه با بغل مهربونش... دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 11:2 :: نويسنده : Kaveh
من کـــــه نــــیســــتم مـــوهـــایــــت را بـــبـــنـــد
ســـــــهـــــم دســـــتــــــان مــــرا
بــــــه بــــــــــــاد نــــــــــــــــــــــــــده ....
![]() دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 10:58 :: نويسنده : Kaveh
وقتی کسی رو دوست داشته باشی تمام زندگیت میشه اون...
وقتایی که گریه میکنه باهاش گریه میکنی
وقتایی که میخنده انگار تمام دنیا رو بهت دادن...
وقتایی که باهات قهر کرده حاضری هر کاری کنی
تا زودتر باهات آشتی کنه...
لحظه هایی که ازت دوره,سخت ترین لحظات زندگیته...
دیگه به کسی غیر از اون لبخند نمیزنی...
تو بغل کسی نمیری..
دستاتو تو دستای هیچکس غیر از اون گره نمیکنی...
تو چشمای هیچکس خیره نمیشی...
تنهایی هاتو با کسی غیر از اون شریک نمیشی...
![]() دو شنبه 6 آذر 1391برچسب:, :: 10:55 :: نويسنده : Kaveh
روزی می رسد ... که دلت برای هیچ کس به اندازه من تنگ نخواهد شد...
برای نگاه کردنم خندیدنم , اذیت کردنم ...
برای تمام لحظاتی که در کنارم داشتی ...
روزی خواهد رسید که در حسرت تکرار دوباره من خواهی بود..
من می دانم روزی که نباشم هیچکس تکرار من نخواهد شد!
شنبه 4 آذر 1391برچسب:, :: 16:9 :: نويسنده : Kaveh
یه چیزو مطمئنم ... چهار شنبه 1 آذر 1391برچسب:, :: 18:18 :: نويسنده : Kaveh
آدمها برای هم سنگ تمام میگذارند... اما نه وقتی که در کنارشان هستی،نه آنجا که در میان خاک خوابیدی: سنگ تمام را میگذارند و میروند... خدایا بعضی هارو از بچگی سخت امتحان میکنی..... اصلا انگاری بعضی هارو از بچگی بزرگ افریدی!!! ![]() آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |